راز گمشده مجنون

پس از ۲۲ سال سکوت

امروز

۲۴ اردیبهشت

۸۹

راز گمشده مجنون به همراه پیکر ۸۸ پرستوی گمشده دیگر

که همگی تنها یک پیام دارند

بر روی دوش هزاران هزار صندوقچه عاشق رهسپار منزلگاه می شوند .

و اما

چرا پس از ۲۲ سال


پس از ۲۲ سال آمده اند تا بگویند


ما نگذاشتیم کسی صدای ولی فقیه ما بشنود و لرزه بر اندامش نیافتد . ای خانه نشینان و خفتگان شهر عادت و فراموشی اگر همچون مردگان شهر ارواح خاک مرده بر سر شما ریخته بیدار شوید 


بیدار شوید چون


ما زنده ایم و عند ربهم یرزقونیم .






یه وانت گلوله

به مناسبت بیست ونهمین سالگرد شهادت

شهید علی اکبر شیرودی


در بهار ۱۳۵۸خبری می رسد که عده ای ضد انقلاب در ارتفاعات گهواره در غرب تجمع کرده اند و قصد حمله به اسلام آباد رادارند. تیم آتشی مرکب از سه فروند هلیکوپتر کبری و یک فروند هلیکوپتر نجات به سمت منطقه مورد نظر حرکت می کنند. رهبری تیم آتش را شهید کشوری بر عهده داشت.

در حین عملیات ناگهان صدای شیرودی می آید که آخ سوختم ،  همه هراسان  از اینکه شیرودی را زدند می خواستند منطقه راترک کنند که صدای خنده شیرودی همه را میخکوب می کند. او در جواب سوالات خلبانان می گوید» هیچی نشده، ناراحت نباشید, یه گلوله خورد بالای سرم و افتاد توی لباسام خیلی داغه نمی تونم راحت بشینم . عملیات با انهدام انبار مهمات و کشتن اشرار به پایان رسید.

در بازگشت شهید احمد کشوری به شهید علی اکبر شیرودی می گوید: راستی حالت چطوره ؟ اون گلوله چی شد؟ 

شیرودی می گوید:فکر کنم دیگه غیب شده باشه.



کشوری می گوید: پیدایش کن، یادگاری خوبیه!

شیرودی با خنده می گوید: اگه می خواستم گلوله هایی را که به طرفم شلیک شده برای یادگاری جمع کنم ، تا الان حداقل یه وانت گلوله باید داشته باشم.




یادش گرامی و راهش پر رهرو باد .

ادامه مطلب ...